«هادی شریعتی» مستندساز در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس، با انتقاد از متولیان سینمای مستند و کمتوجهی ایشان به موضوع اکران و لزوم انتشار آثار مستند، بیان کرد: ما اساساً فاقد یک چرخه اکران منسجم و ساختاریافتهایم که انتظار داشته باشیم فیلمهایمان در قالب آن، به نمایش عمومی درآیند. در سالهای اخیر، تنها ادعای جدی در این زمینه به گروه «هنر و تجربه» برمیگردد، که البته معضلات خاص خود را دارد. تجربه کشورهای دیگر نشان داده که برخی به سمت اکران آنلاین حرکت کردهاند، اما هنوز بسیاری به نمایش در سالنهای سینما قائلاند و بر آن تأکید دارند.
وی افزود: واقعیت این است که در نهادهایی نظیر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، تمرکز اصلی بر حمایت از تولید بوده؛ یعنی با بودجه دولتی آثار ساخته شدهاند، بیآنکه بازگشت سرمایه در معادلات لحاظ شده باشد. در چنین شرایطی، فارغ از کیفیت، چه ضعیف، چه خوب یا عالی هیچگاه نگاهی به مخاطب هدف یا بازار مصرف وجود نداشته است.
کارگردان مستند «ستار الکلاسیکو» با بیان این مطلب که اگر از ابتدا این رویکرد حاکم بود که سرمایه باید بازگردد، طبعاً آثار برای مخاطب تعریفشدهتری تولید میشدند و مسیر عرضه آنها نیز هدفمندتر شکل میگرفت؛ تصریح نمود: تشکیل مقطعی گروههایی مانند «هنر و تجربه» یا برگزاری نمایشگاهها و پاتوقهای مستند، از جمله تلاشهای محدود در این زمینه بوده، اما کافی نبودهاند.
وی متذکر شد: برای مثال، فرض کنیم فیلمی در حوزه محیط زیست ساخته شده؛ مخاطب این فیلم الزاماً در فضای رایج سینما حضور ندارد. ما باید از پیش در اقصینقاط کشور گروههای هدف را شناسایی کرده باشیم. مثلاً در استان بوشهر، اگر فیلمی زیستمحیطی اکران میشود، باید بتوانیم از طریق شبکههای مردمی و NGO ها، علاقهمندان را جذب کنیم.
او ادامه داد: همین الگو را میتوان در حوزههای دیگر هم تعمیم داد: فیلمهایی درباره معلولیت، بیماران خاص، آسیبهای اجتماعی یا روانشناسی که مخاطب خاص و جدی خود را دارند. درواقع، ما باید فیلمها را برای مخاطب واقعیشان بسازیم، نه برای چرخهای از پیشساخته و بیبدیل.
این مستندساز مطرح کرد: تنها چرخهای که امروز داریم، چرخه جشنوارهای است؛ هر سال تعداد مشخصی فیلم تولید میشود، برخی به جشنواره راه پیدا میکنند، بعضی جایزه میگیرند و برخی دیگر به مسیرهای بینالمللی کشیده میشوند. اما اصل ماجرا همچنان پابرجاست و ما چرخه اکران در سینمای مستند نداریم، چون اصلاً از ابتدا برای آن تعریفی نشده است.
شریعتی با اشاره به لزوم مشارکت تشکلهای اجتماعی، وزارتخانهها و سازمانهای مختلف کشور در زمینه عرضه فیلم های مستند، اظهار داشت: از ابتدا اینگونه جا افتاده که خانهی اصلی مستند، تلویزیون است و اساساً اعتقادی به امکان بازگشت سرمایه برای مستندهای سینمایی خارج از تلویزیون وجود نداشته است. در حالی که تهیهکنندهای که برای ساخت یک فیلم سینمایی پنجاه میلیارد تومان هزینه میکند، به امید بازگشت سرمایهای چندبرابر «مثلاً صد یا صد و پنجاه میلیارد تومان» وارد این فرآیند میشود. چرا که این تولید مبتنی بر وجود چرخهی اکران تعریفشده است؛ با حضور بازیگر، چهرههای شناختهشده و پیشبینی بازگشت مالی.
کارگردان مستند «سارا» با بیان این مطلب که اما اگر قرار باشد چنین اتفاقی در مستند بیفتد، باید این جریان از سطوح مدیریتی آغاز شود؛ تصریح نمود: یعنی مدیرانی که برنامهریزی هدفمند برای ایجاد چرخهی اکران داشته باشند.
«هادی شریعتی» در پایان این گفت و گو با اشاره به نقش مرکز گسترش به عنوان متولی سینمای مستند در تحقق این امر خاطرنشان ساخت: این مسئله نیازمند برگزاری جلسات گفتوگو و شفافسازی است. مرکز گسترش معمولاً عنوان میکند که بودجهی مشخصی برای حمایت از تولید دارد، اما نمیتواند وارد حوزهی اکران شود، چرا که این کار نیازمند صرف هزینه است؛ از جمله برنامهریزی برای جلسات با فیلمسازان، رونمایی آثار، و اختصاص سالنهای نمایش.
ارسال نظر